درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید/ امیدوارم تا زمانی که در وبلاک بنده هستید از مطالب لذت ببرید/یاعلی آخرین مطالب پيوندها نويسندگان |
عشق من عزیزک
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 21:21 :: نويسنده : عزیزکی
ولی این هم اطاقی بیمارستانیم بدبخت هم هیچکس بدیدنش نیامد،مگریک روز دیدم دو نفر جوان آمدن،فقط کوتاه ملاقاتش کردن و احوالشو پرسیدن و رفتند،دیگر ندیدمشان تا روزیکه این اقای امریکایی محتضر شد و مرد،جنازه را برداشتن و بردند. بعد من احواللش را از پرستار پرسیدم،گفتم:ایشان مگر اهل اینجا نبودن؟/گفت:چرا!گفتم:کدر این مدت کسی بدیدنش نیامدمگر اولاد وابسته نداشت؟پرستار گفت:چرا مگه نه اون روز امدند،گفتم کی؟گفت همان دوپسری که آمدن پسرش بودن،امدن دیدنش،پرسیدم:امروز که مرد چرا تشیع جنازه اش نیامدن؟گفت ان روز که دو پسر امدند از دکتر مربوطه پرسیدند:که پدر ما مردنی است یا خوب شدنی است؟دکتر مربوطه هم خبر داد مردنی است،جنازه پدرشان را به بیمارستان فروختندو پولها را گرفتندو رفتن.این استاد تو کلاس بهمون گفت به خدا قسم من با چشم خودم دیدم اینها را بشنوید مبادا مسلمانان ننگ و نکبت مادیات و مادی گری بشما هم برسد و رزق و برق صنایشان شما را گول بزند والله یک نگاه به معنویتشان کن در اثر بی دینی،لاابالی گری به چه نکبتی افتاده اند اینها زندگی که نیست دیگر خودتان میدانید...
|
|||
|